نتایج جستجوی عبارت «مسجد امام زمان(عج)» در نوشته‌های دانشنامه دفاع مقدس:
زندگینامه شهید محمود طاهری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۰ » شهيد محمود طاهري »
مست از می‌ ناب بود و عاشق سوختن و نورافشانی کردن؛ همچون شمع در محفل عاشقان آب شدن و راه نمودن. سال 1318 در خانواده‌‌ای بی‌بضاعت اما مملو از ایمان و یقین به مکتب نورانی اسلام و اهل‌بیت(ع) به دنیا آمد. پدر که شغل‌اش ژاندارم بود، اورا محمود نامیده و در هجرت از شهری به شهر دیگر به همراه خود می‌برد. سال اول دبستان را در استهبان شروع کرد و توانست در کنار کار کردن و کمک به...
شهدا سال 66 -زندگینامه شهید اکبر میرزازاده
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهید اکبر میرزازاده »
بسیج لشکر مخلص خداست که دفتر تشکیل آن را همه مجاهدان، از اولین تا آخرین آنها امضا نموده‌اند. بسیجی شهید اکبر میرزازاده در تاریخ 1341/3/1 در شهرستان نی‌ریز به دنیا آمد. دوره ابتدایی را در مدرسه فرهنگ اسلامی نی‌ریز آغاز و دوره راهنمایی را در مدرسه شهید مفتح (آپادانا) و دوره متوسطه را در دبیرستان شعله طی کرد. وی دارای صوتی زیبا بود و در نتیجه پرورش یافتن در خانواده‌ای مؤمن و پایبند به قرآن، علاقه زیادی به خواندن...
شهدا سال 61 -زندگینامه شهید سید اسدالله اسلامی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد سيد اسدالله اسلامي »
شیر مرد عرصه‌های نبرد بود و دلاوری که هیچ‌وقت خستگی او را خسته نکرد. سید اسدالله ۱/۶ /۱۳۴۰ در خانواده‌ای روحانی، متدین و از سلاله پاک رسول‌الله (ص)، در روستای خواجه جمالی از توابع شهرستان نی‌ریز قدم به عرصه گیتی نهاد. وی دومین فرزند مرحوم سید باقر اسلامی بود که از دامان پرمهر و محبت پدر و مادر خود راه کسب علم و دانش را در دبستان وقار روستا پیش گرفت. سپس دوره راهنمایی را در مدرسه راهنمایی...
شهدا سال 64 -خاطراتی از شهید غلامرضا جمشیدی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد غلامرضا جمشيدي »
خاطره‌ای از پدر شهید: در عملیات خیبر، غلامرضا 15 ساله بود و ایشان را به جبهه اعزام نمی‌کردند. وی کارت عضویت اینجانب (کارت طرح لبیک) را برمی‌دارد و عکس خودش را روی آن می‌چسباند. اما مسئولین متوجه می شوند و از اعزام او جلوگیری می‌کنند. خاطره‌ای از مادر شهید: آخرین باری که به مرخصی آمده بود صورتش را بوسیدم، با توجه به احساسات مادری، گریه کردم و گفتم: غلامرضا، تو را به خدا و امام زمان(عج) می‌سپارم. او هم...
شهدا سال 61 -زندگینامه شهید جعفر راهوار
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد جعفر راهوار »
شهیدان، در پرتو نور قرآن راه را از چاه بازیافته بودند و همچون علمداران راه انبیاء (ع) رسالت احیاء قسط و عدالت را در جهان بلازده کنونی بر دوش می‌کشیدند. جعفر راهوار از تبار عالمان عامل بود که در سال ۱۳۴۴ در خانواده‌ای متدین و مذهبی دیده به جهان گشود. دوران کودکی را در کانون گرم خانواده سپری و برای آشنایی با آداب دینی و اجتماعی ـ از زمانی که راه رفتن را آموخته بودـ همراه پدر و...
شهدا سال 64 -وصیتنامه شهید علیرضا محمدعلی پور
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد عليرضا محمدعلي پور »
بسم الله الرحمن الرحیم ولاتقولوا لمن یقتل فی سبیل الله امواتاً بل احیاءٌ و لکن لایشعرون. ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل‌الله امواتاً بل احیاء عند ربهم یرزقون. اگر این جنگ بیست سال هم طول بکشد ما ایستاده‌ایم. (امام خمینی) بنام خدا، خدائی که از اویم، برای اویم، هستی‌ام از اوست و باز گشتم به سوی اوست. با درود و سلام بر یگانه منجی عالم بشریت، آقا امام زمان(عج) و نائب بر حقش، امام خمینی. با درود و سلام بر ارواح طیبه...
شهدا سال 61 -نامه شهید جعفر راهوار
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد جعفر راهوار »
باری ای پدر و سرور بزرگوارم، ما هم‌اکنون در جبهه حق علیه باطل هستیم. در عملیات شرکت داشتم و امداد غیبی را به‌خوبی نظاره کرده و دیدم. مشاهده کردم که چطور ملائکه الله به یاری سربازان امام زمان می‌شتابند و علیه سربازان فریب‌خورده، سرسپرده و یاران ابرهه و نجاشی که خواستند خانه خدا را خراب کنند و مردم را به خانه‌ای که آذین و رنگی بود، رهنمون سازند؛ یاری می‌دهند. دیدیم که قرآن این مسئله را با صراحت...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید سعید مهدی پور
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
در سومین روز از اردیبهشت سال ۱۳۴۷، همان زمان که دست‌های بخشنده آسمان، زمین را با بارش باران‌های بهاری سرسبز و پرطراوت کرده بود، میان خانواده‌ای مذهبی در روستای ایج از توابع شهرستان استهبان، کودکی چشم به هستی گشود که زندگی را برای پدر و مادر سبزتر کرد. نام او را سعید نهادند و به تربیت او پرداختند. هنوز چند صباحی از نوازش دست‌های پرمهر مادر بر سر سعید نمی‌گذشت که آن دست‌ها با مرگ مادر سرد شدند...
نامه شهید محمد حسین کاسبی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۰ » شهيد محمد حسين کاسبي »
بسمه تعالی سلام به رهبر عظیم الشأن انقلاب امام خمینی. خدمت پدر و مادر بزرگوارم سلام عرض می‌نمایم. پس از سلام، پیروزی اسلام را از خدای متعال خواهانم. پدر و مادرم؛ بدانید که من نا آگاهانه به جبهه نیامدم بلکه آگاهانه آمده‌ام تا به ندای «هل من ناصر ینصرنی و هل من معین یعیننی» حسین زمان لبیک گویم و دشمنان اسلام و کفار بعثی عراق را از خاک ایران بیرون کنم. پدر و مادر مبادا شما خدا را فراموش...
شهدا سال 65 -وصیتنامه شهید احمد رضایی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد احمد رضايي »
بسم الله الرحمن الرحیم به نام الله پاسدار حرمت خون شهدا، با عرض سلام خدمت حضرت ولی‌عصر(عج) و نایب بر حقش، حضرت امام خمینی. با سلام خدمت همه مردم بزرگوار ایران اسلامی و با آرزوی پیروزی رزمندگان در جبهه‌های [نبرد] حق علیه باطل. اینجانب احمد رضائی، فرزند حسنعلی، برای اهداف مقدس خویش راهی جبهه‌ها می‌شوم که شاید به ندای امام عزیزمان، این حسین زمان لبیک گفته باشم و دین خود را به اسلام، امام عزیز و امت سلحشور و شهیدپرور...